الی



سلام هم نفسم

سلام به تو که با دلم نفس  می کشی هر روز

با دلم به روز سلام می کنی و لبخند می زنی به روی خورشیدش

سلام هم نفسم

 

سلام به توکه دوست می دارمت ودلم راسپرده ام به تو

چون که تو دلم را نمی شکنی

چون که تو مراقبِ دلم هستی

چون که تو می دانی دلم چه می خواهد

سلام هم نفسم

سلام به تک تکِ نفسهای گرمِ تو

سلام به آرامشِ نهفته در وجودِ تو

که دلم را به خنده وا می دارد

سلام هم نفسم

سلام به شانه های تو

که با مهربانیِ تمام

به دلم پیشکش کردی تا هر آنچه می خواهم ببارم بر آنها

و من جز بارانِ بوسه بر آنها نخواهم بارید

سلام هم نفسم

سلام به چشمانت که نگاهشان پر است از یک عشقِ دور

عشقی که دست هیچکس جز خودت به آن نمی رسد

و من غرق شدم در نگاهِ تو .. تا که شاید ذره ای از گرمیِ نگاهت مالِ من شود

و تو ... همه ی قلبت را بخشیدی به دلم

سلام هم نفسم

سلام به دستانت که دستِ دلم را به موقع می گیرند تا نیفتد به پایِ کسی

تا نمیرد تو بیکسی .. تا غرورش جریحه دار نشود .. تا دلم همیشگی باشد

سلام هم نفسم

سلام به لبانت که جز به گفتنِ حرفهایِ قشنگ باز نمی شوند

و به خاطرِ دلِ من همیشه می خندند

سلام هم نفسم